درادامه مباحث معنا درادیان وحیانی به بعددیگر معنا دردین می پردازیم وآن محوریت واصالت معاد درادیان وحیانی است قبلا اشاره شد که معنادردین بردواصل تکیه اساسی دارد اول توحید ودوم معاد دربخش توحید وتجلیات معنوی آن در آموزه های دینی مطالبی بیان شد
حال به محور دوم یعنی معاد می پردازیم آن گونه که می دانیم معاد به معنای حیات پس از مرگ است وعالمی است که درآن انسان دوباره زنده می شود تا نتیجه اعمال خودرا ببیند واگر نیکوکار باشد به بهشت می رود والا راهی جهنم می شود
ایمان به معاد محور دعوت وخواست همه ادیان توحیدی است معاد ازجهات مختلف تضمین کننده وترزیق گر معنا دردین است نخست ازاین جهت که حیات انسان را هدف دار می سازد وبر بیهوده بودن و فکر پایان زندگی یامرگ خط بطلان می کشد
وازاین جهت نه تنها به انسان امید می دهد وزندگیش را معنادار می سازد بلکه تفسیری که از کل هستی ارائه می دهد عالمانه است درست نقطه مقابل مکاتبی که باور به معاد ندارند ونقطه ضعف مهمشان همین است که با نداشتن اعتقاد به معاد نگاهشان به هستی جاهلانه است
درفهم ومنطقی که جهان بدون سرانجام وجزا پایان می یابد درواقع حرکت وسیر چنین عالمی جاهلانه خواهد بود
وامروز که مدعیان علم مکتب ساز وداعیه گران هدایت بشر نیز شده اند ازاین نکته بدیهی غفلت ورزیده یا تغافل می کنند که ارائه نظام علمی بدون درنظر گرفتن هدف غایی ونهایی برای جهان امری جاهلانه است
و کسانی که مدعیند جهان را علمی می فهمند ومی فهمانند به این سئوال ساده ومهم پاسخ نداده اند که فهم ودرک علمی ومنطقی ومنظم از جهان بدون اعتقاد به نظم وهدف کلی وغایت نهایی چگونه امکان پذیر است ؟!
لذا به نظر می رسد با همه ادعاهای علم محوری که امروز از سوی مدعیان می شود علم جدید باجهالت عجین است واز جمله دلائل ناکامی وپیامدهای منفی علم جدید همین ندیدن ونشناخن وعدم باور به نظم کلی وهدف اساسی درسیر هستی وجهان است.
اما جنبه دیگر معنا آفرینی معاد از جهت عدالت محوری معاد است طبق تعالیم انبیاء انسان درمعاد نه تنها جزای عمل خودرا درنسبت با خداوند هستی می بیند بلکه علاوه بر آن عمل انسان نسبت به سایر انسان ها وظلم یا احسان اوبه دیگران درمعاد پاداش وکیفر داده می شود
واز این جهت باوربه معاد در از بین بردن ظلم به یکدیگر وبرقراری رابطه عادلانه بین انسان ها وجوامع وبرقراری زندگی توام با معنا در این دنیا نقش اساسی دارد
بعد دیگر معنا بخشی معاد به معنادهی به جزء جزء اعمال واندیشه ونیات انسان دراین دنیا برمی گردد وقتی هر عملی دراین دنیا عکس العملی درآخرت داشت وهر کاری اثر جاوید با خود به همراه داشت
آن وقت انسان درمقام اندیشه وعمل خودرادرفضایی معنادار ودارای باطن واثر پایدار وجاوید خواهد دید موضوعی که غیر از ادیان وحیانی درهیچ مکتب ومرام دیگر چنین نگاهی به عمل دیده نمی شود
درنوشته بعد این بعداز معنا آفرینی باوربه معاد را توضیح بیشری می دهیم انشا الله